Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «جماران»
2024-05-02@09:41:06 GMT

حسین (ع) آمر به «عزت» و ناهی از «ذلت»

تاریخ انتشار: ۷ مرداد ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۳۴۰۹۴۲

حسین (ع) آمر به «عزت» و ناهی از «ذلت»

پایگاه خبری جماران: حسین (ع) در چنان افقی ایستاده است که جز معصوم (ع) احدی حتی به مقدمات شناخت این گوهر هستی نمی رسد. ورود به حیطه ی حسین شناسی نیز اهل خود را می طلبد و ویژه مقربان و اهل توفیق و معرفت است، اما هر شیعه و بلکه هر انسانی می تواند به فراخور ظرفیت خود برداشتی از حسین (ع) و آموزه های بلندش داشته باشد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

از میان همه خوانش های حقیقت جویان درباره نهضت امام حسین (ع)، همانقدر می فهمیم که نسبت حسین (ع) با خالق هستی نسبت عبد برگزیده است و  داستان کربلا، معامله او با خداست. اما معامله برسر چه؟

تاملی بر آنچه به عنوان فرمایشات حضرت سید الشهدا (ع) از مدینه تا روز عاشورا مشهور است، گواهی می دهد پرتکرارترین فرازی که در بیانات حسین (ع) پژواک یافته، دوگانه ی «عزت» و «ذلت» است و این تاکید به گونه ای است که اگر بگوییم از والاترین مصادیق برای «معروف» و «منکر» در جمله ی مشهور وصیت ایشان به حنفیه ( اُرِیدُ أن آمُرَ بِالْمَعرُوفِ و أنهی عَنِ الْمُنکَرِ)، تفسیر به عزت و ذلت است، گزاف نگفته ایم ( چه بسا می توانیم برداشت کنیم که اراده دارم تا امر به عزت و نهی از ذلت کنم). چه معروفی والاتر از «عزت» و چه منکری مهلک تر از «ذلت» برای انسان و یا یک جامعه و مکتب؟ 

فرازهایی از فرمایشات مشهور ایشان را مرور کنیم:  

إِنَّمَا خَرَجتُ لِطَلبِ الإِصلاَحِ فِی أُمَّةِ جَدِّی .../ 

اَلا اِنَّ الدَّعِیَّ بنَ الدَّعِیَّ قَدْ رکَزَ بَیْنَ اثنَتَینِ بَیْنَ السِّلَةِ و الذِّلَّةِ وَ هَیهاتَ مِنّا الذِّلَّة؛/

مَوْتٌ فی عِزٍّ خَیْرٌ مِنْ حَیاهٍ فی ذُلٍّ؛/

المَوْتٌ خَیْرٌ مِنْ رُکُوبِ الْعارِی وَالْعارُ اَوْلى مِنْ دُخُولِ النّارِی؛/

وَاللهِ لاَ أُعْطِیکُمْ بِیَدِی إِعْطاءَ الذَّلِیلِ، وَ لاَ أَفِرُّ فَرارَ الْعَبیدِ؛/

ان لَم یَکُن لَکُم دینٌ و کُنتُم لاتَخافونَ المَعادَ فَکونوا اَحراراً فِی دُنیاکُم/

خوانش مجدد این کلمات نورانی حسین (ع) چه مضمون کلام ایشان باشد و چه برداشت شیفتگان از سیره ی ایشان، تصویر خیره کننده ای از دینداری وسبک زیست حسین (ع) و برداشت پیروان ایشان را ارائه می دهد. حسین (ع) همچون علی (ع)،  نماز را بسیار دوست می دارد. شب عاشورا را به عبادت با معبود خود می ایستد و ظهر عاشورا نمازی عاشقانه می خواند، اما عجیب آن که در میان مشهور ترین کلمات سرور آزادگان، نمی شنویم که لشکر مقابل را به نماز و روزه و احکام و مناسک دیگر، دعوت کنند. گویی مسئله حسین (ع) با آنها و مسئله آنها با حسین (ع)، صرف نماز و روزه  و امثال این احکام با همه اهمیتش  نیست، آنها حتی نماز خود را به امامت حسین (ع) اقامه می کنند و سپس همان ها برای رضای خدا و به حکم شرع یزیدی در برابر حسین (ع) می ایستند !!! 

مسئله، بازگشت به فلسفه اصلی خلقت آدمی، یعنی جوهره ی انسانی و کرامت و آزادگی انسان است، کرامتی که حساب نماز حسین (ع) را از نماز آنان و آیین و مذهب حسین (ع) را از کیش آنان، جدا و متمایز می سازد. حسین (ع) می داند جوهر انسانی پیامبر (ص) و اسلام انسانی محمد (ص) بود که مکتب رهایی بخش بردگان و بندگان از قید قدرتمندان جاهلی شد و شیفتگی جان ها را به «توحید» برانگیخت و در مقابل نخستین انحرافات در اسلام پس از رحلت پیامبر عظیم الشان نیز چه بسا با غلبه قبیله بر اصول دیگر شکل گرفت. پنجاه سال بعد، اساسی ترین عامل بروز حادثه حیرت انگیز کربلا و ایستادگی در برابر دستگاه غیر انسانی حکومت یزید، نیز شیفتگی  حسین (ع) به انسان و اسلام حقیقی و به تعبیر مرحوم علامه جعفری «روشن ترین مذهب انسانی» یعنی  «اسلامی که دفاع از حیات و شرف و حیثیت الهی آن از با اهمیت ترین اصول آن تلقی می شود»، بود. به کلام دیگر، کرامت انسانی در دین حقیقی پیامبر (ص) متبلور شده بود و در واقع امام حسین (ع) برای اصلاح امت و اقامه ی همان اصول بنیادین انسانی که پیامبر «رَحْمَةً لِلْعَالَمِینَ» برای آن مبعوث شده بود و مردم در آن دوران از رسول خدا (ص) مشاهده کرده و آموخته بودند و در دوران اموی از روح خود تهی شده و با حکومت یزید به ابتذال کشیده شده بود، بپا خاست.

 حسین (ع) «شهید انسانیت»

بی آن که بخواهم به خوانش هایی که تاکنون از نهضت حسینی (ع) صورت گرفته است ورودی داشته باشم، چه بسا از منظری که بیان شد، مسئله اصلی حسین (ع)، صرفا با مسئله حکومت یا تکلیف برای قیام و شهادت هم توضیح کاملی داده نشود که این ها همه اهمیت و طریقیت خود را داشت. حکومت نیازمند ابزار است، و تکلیف وسعت می خواهد. اما «حریت» و انسان بودن است که مرز ندارد و به هیچ وسعتی محدود نمی شود و در هیچ شرایطی اسقاط نمی گردد، و آدمی حق عبور از آن را ندارد. امام (ع) می دانست که آنان از حداقل های حکومت بر امت اسلام برخوردار نیستند وباید کاری کرد، در این حال پس از داستان مسلم ابن عقیل و انفعال و عقب نشینی کوفه، لشکر حسین (ع) به روشنی واقف شد که با شرایط حاکم بر امت و استبداد یزید، از عده و امکانات لازم برای برقراری حکومت محدود نیز برخوردار نیست. در این حال اگر امام (ع) در دوگانه ی «عزت» یا ملکوک کردن «شرافت» یعنی مضیقه ی پذیرش بیعت اجباری یزید که عبور از مرزهای انسانیت و مشروعیت بخشی به حاکمیتی غیر انسانی و جبار و نا مشروع و بدعتی در آیین محمد (ص) برای ابد بود، قرار نمی گرفت، چه بسا با منتفی شدن زمینه های امر به معروف و نهی از منکر، راه دیگری را برای زمینه سازی اصلاح امت و حکومت بر می گزید. اما به زعم نگارنده، مسئله ی اصلی «امر به عزت» و «نهی از ذلت» بود که با تفسیر رایج از «امر به معروف» و «نهی از منکر» و هر «تکلیف» دیگری متفاوت است و در هیچ شرایطی اسقاط پذیر نیست. امام حسین (ع) و خاندان شریفش نمی توانست مرگ «انسانیت» و بازگشت به بردگی جاهلیت را امضا و تایید کند. حیات شرافتمندانه و کرامت انسانی در اسلام و قاموس حسین (ع)، خط قرمز و پیش نیازی بود که بدون آن، نه تنها راهی برای بازگشت به اسلام پیامبر (ص) و علی (ع) که حتی راهی برای حداقل های حیات شرافتمندانه در امت اسلام باقی نمی ماند. حسین (ع) در حال گشودن «جبهه ی انسانیت»، در برابر «جبهه ی جباریت» بود و این حقیقتی بود که جریان مقابل به دلیل دور شدن ازمولفه های شرافت انسانی، قادر به درک آن نبود و هر چه می گذشت اشباه الرجالی که با اندک متاعی به یزید پیوسته بودند، از فهم  عدم پذیرش بیعت به رغم خطرات گسترده اش برای حسین (ع) و خاندان حسین (ع) که تا سر حد شهادت و اسارت بود عاجز تر می شدند، چرا که ادراک جماعتی که از حداقل های انسانی به اسفل السافلین تنزل یافته اند، راه به «خلوتگاه خورشید» نمی برد و درکی از پارادایم «عزت» و «ذلت» نخواهد داشت. اگر حسین (ع) تا دیرگاه شب عاشورا، همراهانش را از سرنوشتشان آگاه و در انتخاب مسیر آزاد می گذارد و همزمان تا  آخرین لحظات حیات نورانی اش، جبهه ی جهل و جبر و کفر را به اصلاح فرا می خواند، به دلیل حرمتی است که برای فطرت کریم و انتخابگر انسان قائل است که باید بداند چرا؟ و به کجا؟ می رود و البته مخاطب حسین (ع) در این رستاخیز عظیم، صرفا اندک یاران وفادار و یا آن جماعت کثیر دین به دنیا فروش نبودند. حسین (ع) برای مرز بندی ابدی بین دو گفتمان از انسان و اسلام برخاسته بود؛ انسان مختار و انسان مجبور، انسان آگاه و انسان تباه ، اسلام مبتنی بر کرامت و شرافت انسانی و اسلام بی اعتنا به کرامت و شرافت انسانی، و به ظن قوی این همان چیزی بود که حسین (ع) و یارانش را به شهادت رساند، یعنی انسانیت و جوهر والای انسانی اش، چنان که علی (ع) را عدالتش به شهادت رساند. 

این گونه بود که حسین (ع)، رستاخیز انسانیت  را برپا، و پرچم نماینده دائمی اسلام حقیقی را برافراشت و در هر زمین و زمانه، آن که جوهر انسانی اش قوی تر است، با حسین (ع) و نهضت او همراهی و همزاد پنداری بیشتری خواهد داشت.

یزید، حسین (ع) را در محاصره ی لشکر بی شمار و  صحرای دور افتاده ی کربلا، تمام شده می دید. چند تن همچون کبوتری در روز یا نیم روزی غریبانه و در نهایت شقاوت سر بریده شدند و امپراتوری دروغ یزید آنان را خارجی و فتنه گر نامید و انگیزه ها و هدف و استواری و حق طلبی و شجاعت و رزم بی نظیر و در یک کلمه نهضت الهی شان را تحریف و انکار کرد. آن اشقیای سیاه بخت، حتی  نیازی به دفن پیکر مطهر شهیدان ندیدند و بر پیکر آل الله اسب تاختند و حرمت حرم را شکستند. اما سنت خدا و حرمت «انسان» چه می شود؟ همان قطره ی نخست خون مقدس «حسین، عزیز فاطمه (س)» که بر زمین نشست، آتشی از ندامت و بیداری برخاست. طوفانی از تلاقی اسطوره ی عزت و جرثومه های ی ذلت. تاریخ انتقام خود را از تبهکاران گرفت و می گیرد.  معجزه ی حسین (ع) همان بس که آن بیابان تفتیده ی گمنام و آن تن های قطعه قطعه، امروز قبله ی مسلمانان حقیقت جو و انسان های آزاده ی جهان شده اند و هر روز زمزمه ی نام و راه حسین (ع) خطاب به عالمیان بلندتر و فراگیرتر می شود که «هَیهاتَ مِنّا الذِّلَّة» و «ان لَم یَکُن لَکُم دینٌ و کُنتُم لاتَخافونَ المَعادَ فَکونوا اَحراراً فِی دُنیاکُم».

خداوندا، به حق مظلومیت حسین (ع) و خاندان حسین (ع) و به حق شهیدان جاوید کربلا، ما را و یکایک شیعیان حسین (ع) را به درک کرامت انسان، استوار و دینمان را دین حسین (ع) و جبهه ی ما را «جبهه عزت و کرامت و انسانیت» قرار ده، نه دین و جبهه ی آنان که در برابر حسین (ع) ایستادند، و ملائک و آدمیان را بر عزای «اشرف اولاد آدم» نشاندند.

ایام تاسوعا و عاشورای حسینی  ۱۴۰۲ 

ابوالفضل فاتح

منبع: جماران

کلیدواژه: زلزله ترکیه و سوریه امام خمینی عاشورا تاسوعا ابوالفضل فاتح زلزله ترکیه و سوریه ی انسانی چه بسا جبهه ی ی حسین

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.jamaran.news دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «جماران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۳۴۰۹۴۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

چرا ارتش‌ها نمی‌توانند به هوش مصنوعی اعتماد کند؟

فرارو- ژاکلین اشنایدر؛ پژوهشگر موسسه هوور در دانشگاه استنفورد است. او در موسسه هوور مدیر ابتکار عمل بازی و شبیه سازی بحران است.او یکی از افراد وابسته به مرکز امنیت و همکاری بین‌المللی استنفورد است.تحقیقات اشنایدر بر حوزه تلاقی فناوری، امنیت ملی و روانشناسی سیاسی با علاقه ویژه نسبت به امنیت سایبری، فناوری‌های خودمختار، مانور‌های نظامی و شمال شرق آسیا متمرکز بوده است. اشنایدر در سال ۲۰۲۰ میلادی برنده جایزه پژوهشگران نوظهور پری ورلد هاوس شد.

به گزارش فرارو به نقل از فارن افرز، شرکت Open AI  در سال ۲۰۲۲ میلادی از چت بات Chat GPT رونمایی کرد که از مدل‌های زبانی بزرگ یا به اختصار LLMs برای تقلید از مکالمات انسانی و پاسخ به پرسش‌های کاربران استفاده می‌کند. توانایی‌های خارق العاده آن چت بات بحثی را در مورد نحوه استفاده از مدل‌های زبانی بزرگ برای انجام کار‌های دیگری از جمله جنگیدن در یک جنگ برانگیخت. برخی مانند مشاوران کمیته بین المللی صلیب سرخ هشدار داده اند که این قبیل فناوری‌ها می‌توانند تصمیم گیری انسانی را از حیاتی‌ترین مسائل زندگی و مرگ حذف کنند.

وزارت دفاع ایالات متحده اکنون به طور جدی در حال بررسی کار‌هایی است که مئل‌های زبانی بزرگ می‌توانند برای ارتش انجام دهند. وزارت دفاع آمریکا در بهار ۲۰۲۲ میلادی دفتر اصلی هوش مصنوعی و دیجیتال را تأسیس کرد تا بررسی نماید که هوش مصنوعی چگونه می‌تواند به نیرو‌های مسلح کمک کند.

وزارت دفاع استراتژی خود را برای پذیرش فناوری‌های مبتنی بر هوش مصنوعی در نوامبر ۲۰۲۳ میلادی  منتشر کرد. آن گزارش با نگاهی خوش بینانه اشاره کرده بود که "تازه‌ترین پیشرفت‌ها در فناوری‌های داده، تجزیه و تحلیل و هوش مصنوعی به رهبران این امکان را می‌دهد که  از اتاق هیئت مدیره تا میدان جنگ سریع‌ترین تصمیمات را اتخاذ کنند".

بر این اساس اکنون از فناوری‌های مجهز به هوش مصنوعی استفاده می‌شود. برای مثال، نیرو‌های آمریکایی دارای سیستم‌های مجهز به هوش مصنوعی برای هدف قرار دادن منافع انصارالله در خاورمیانه و شمال آفریقا بوده اند. نیرو‌های تفنگدار دریای ایالات متحده و نیروی هوایی آن کشور در حال آزمایش با مدل‌های زبانی بزرگ هستند و از آن برای مانور‌های جنگی، برنامه ریزی نظامی و وظایف اداری اساسی استفاده می‌کنند. Palantir شرکتی که فناوری اطلاعات را برای وزارت دفاع آمریکا توسعه می‌دهد محصولی ایجاد کرده که از مدل‌های زبانی بزرگ  برای مدیریت عملیات نظامی استفاده می‌کند. در همین حال، وزارت دفاع آمریکا یک کارگروه جدید برای بررسی استفاده از هوش مصنوعی مولد از جمله مدل‌های زبانی بزرگ در ارتش ایالات متحده تشکیل داده است.

با این وجود، علیرغم اشتیاق نسبت به هوش مصنوعی و مدل‌های زبانی بزرگ در پنتاگون رهبری آن نهاد نگران خطراتی است که این فناوری‌ها ایجاد می‌کنند. اخیرا نیروی دریایی ایالات متحده دستورالعملی را منتشر کرده که استفاده از اپلیکیشن‌های مبتنی  بر مدل‌های زبانی بزرگ را محدود کرده چرا که باور دارد این اپلیکیشن‌ها دچار سوگیری و توهم می‌شوند و آسیب پذیری امنیتی را با انتشار ناخواسته اطلاعات حساس افزایش خواهند داد.

نتیجه تحقیقات من و همکاران ام نشان می‌دهند که این نگرانی‌ها موجه هستند. مدل‌های زبانی بزرگ می‌توانند مفید باشند،  اما پیش بینی اقدامات آن مدل‌ها دشوار است و می‌توانند تماس‌های خطرناک را به شکلی تشدید شده افزایش دهند. بنابراین، ارتش باید محدودیت‌هایی را برای این فناوری‌ها زمانی که برای تصمیم گیری‌های پرمخاطره به ویژه در موقعیت‌های جنگی استفاده می‌شود اعمال کند. مدل‌های زبانی بزرگ کاربرد‌های زیادی در وزارت دفاع ایالات متحده دارند، اما برون سپاری انتخاب‌های پرمخاطب به ماشین‌ها تصمیمی خطرناک است.

مشکلات آموزشی

مدل‌های زبانی بزرگ سیستم‌های مبتنی بر هوش مصنوعی هستند  که بر روی مجموعه‌های بزرگی از داده‌ها آموزش دیده اند که براساس آن چه قبلا نوشته شده متن یا یک کلمه در یک زمان تولید می‌کنند.

 این فرآیند دو مرحله می‌باشد. اولین مرحله پیش آموزش است زمانی که مدل‌های زبانی بزرگ از ابتدا آموزش داده می‌شوند و الگو‌های اساسی  موجود در یک مجموعه داده عظیم را بازتولید می‌کنند. برای انجام این کار مدل باید مقدار زیادی در مورد موضوعاتی از جمله گرامر، تداعی‌های واقعی، تجزیه و تحلیل احساسات و ترجمه زبان را بیاموزد. مدل‌های زبانی بزرگ بخش عمده مهارت‌های خود را در طول دوره پیش آموزش توسعه می‌دهند، اما موفقیت آن مدل‌ها به کیفیت، اندازه و تنوع داده‌هایی که مصرف می‌کنند بستگی دارد. به قدری متن مورد نیاز است که عملا غیرممکن می‌باشد که یک مدل زبانی بزرگ صرفا بر اساس داده‌های با کیفیت بالا بررسی شود. این به معنای پذیرش داده‌های با کیفیت پایین نیز می‌باشد. برای نیرو‌های مسلح یک مدل زبانی بزرگ نمی‌تواند تنها بر اساس داده‌های نظامی آموزش ببیند و هنوز هم به اشکال عمومی بیش تری از اطلاعات از جمله دستور العمل ها، رمان‌های عاشقانه، و مبادلات دیجیتالی روزانه که اینترنت را پر می‌کنند نیاز دارد.

با این وجود، پیش آموزش برای ساخت یک چت بات مفید یا یک دستیار فرماندهی و کنترل دفاعی کافی نیست. این بدان خاطر است که در مرحله اول مدل‌های زبانی بزرگ استایل‌ها و کاراکتر‌های مختلف نوشتاری را اتخاذ می‌کنند که همه آن‌ها لزوما برای وظیفه در نظر گرفته شده برای آن مدل مناسب نیستند. مدل‌های زبانی بزرگ پس از پیش آموزش ممکن است فاقد دانش خاص لازم مانند اصطلاحات تخصصی مورد نیاز برای پاسخ به پرسش‌ها در مورد برنامه‌های نظامی باشند. به همین خاطر است که مدل‌های زبانی بزرگ به تنظیم دقیق در مجموعه داده‌های کوچک‌تر و خاص‌تر نیاز دارند.

در مرحله دوم توانایی مدل‌های زبانی بزرگ برای  ارتباط با کاربر با یادگیری نحوه تبدیل شدن به یک شریک مکالمه و دستیار بهبود بخشیده می‌شوند. روش‌های مختلفی برای تنظیم دقیق وجود دارد، اما اغلب با ترکیب اطلاعات از فوروم‌های پشتیبانی آنلاین و هم چنین بازخورد انسانی انجام می‌شود تا اطمینان حاصل شود که خروجی‌های مدل‌های زبانی بزرگ با اولویت‌های انسانی همسو هستند.

این فرآیند باید بین پیش آموزش اولیه مدل‌های زبانی بزرگ با ملاحظات انسانی دقیق‌تر از جمله مفید یا مضر بودن پاسخ‌ها تعادل برقرار کند. ایجاد این تعادل دشوار است. برای مثال، یک چت بات که همواره از درخواست‌های کاربر پیروی می‌کند مانند مشاوره در مورد نحوه ساخت بمب بی ضرر نیست،  اما اگر اکثر درخواست‌های کاربر را رد کند دیگر مفید نخواهد بود.

طراحان باید راهی برای فشرده سازی چکیده‌ها از جمله هنجار‌های رفتاری و اخلاقیات در معیار‌هایی برای تنظیم دقیق پیدا کنند. برای انجام این کار محققان با مجموعه داده‌هایی که توسط انسان‌ها مشروح شده کار را آغاز کرده و  نمونه‌های تولید شده توسط مدل‌های زبانی بزرگ را به طور مستقیم مقایسه کرده و انتخاب می‌کنند که کدام یک ارجح هستند. مدل زبانی دیگر یا مدل ترجیحی به طور جداگانه بر روی رتبه بندی‌های انسانی نمونه‌های تولید شده توسط مدل‌های زبانی بزرگ آموزش داده می‌شود تا به هر متن داده شده امتیازی مطلق در استفاده از آن برای انسان اختصاص دهد. سپس از مدل ترجیحی برای فعال کردن تنظیم دقیق مدل‌های زبانی بزرگ اصلی استفاده می‌شود.

این رویکرد محدودیت‌هایی دارد. این که چه چیزی ارجح است بستگی به آن دارد که از چه کسی بپرسید و این که مدل با ترجیحات متضاد چگونه برخورد می‌کند.  علاوه بر این، کنترل کمی بر روی قوانین اساسی که توسط مدل‌های زبانی بزرگ در طول تنظیم دقیق آموخته می‌شود وجود دارد. این بدان خاطر است که نه مدل‌های زبانی بزرگ و نه مدل ترجیحی برای تنظیم دقیق موضوعی را مستقیما یاد نمی‌گیرند بلکه تنها با نشان دادن نمونه‌هایی از رفتار مطلوب در عمل می‌توان آن‌ها را آموزش داد و انسان امیدوار است که قوانین اساسی به اندازه کافی درونی شده باشند، اما هیچ گونه تضمینی وجود ندارد که چنین اتفاقی رخ دهد.

با این وجود، تکنیک‌هایی برای کاهش برخی از این مشکلات وجود دارد. برای مثال، برای غلبه بر محدودیت‌های مجموعه داده‌های کوچک و گران قیمت برچسب گذاری شده توسط انسان، مجموعه داده‌های ترجیحی را می‌توان با استفاده از یک مدل زبانی بزرگ  برای تولید داده‌های ترجیحی برچسب گذاری شده با هوش مصنوعی گسترش داد. رویکرد‌های جدیدتر حتی از قوانینی استفاده می‌کنند که توسط طراحان مدل‌های زبانی بزرگ برای رفتار‌های مناسب ترسیم شده است مانند پاسخ به نژادپرستی تا به طور بالقوه به مربیان مدل کنترلی درباره این که کدام قواعد در معیار ترجیحی مورد استفاده قرار می‌گیرند ایده بهتری بدهند.

پیش آموزش و تنظیم دقیق می‌تواند مدل‌های زبانی بزرگ توانمندی را ایجاد کند، اما این فرآیند هنوز برای ایجاد جایگزین‌های مستقیم برای تصمیم گیری انسانی کامل نیست. این بدان خاطر است که یک مدل زبانی بزرگ فارغ از آن که چه اندازه خوب تنظیم شده یا آموزش دیده صرفا می‌تواند رفتار‌های خاصی را ترجیح دهد و قابلیت انتزاع ندارد و هم چنین نمی‌تواند مانند انسان استدلال کند. انسان‌ها در محیط‌ها تعامل دارند، مفاهیم را می‌آموزند و با استفاده از زبان با آن مفاهیم ارتباط برقرار می‌کنند.

این در حالیست که مدل‌های زبانی بزرگ صرفا می‌توانند زبان و استدلال را با انتزاع همبستگی‌ها و مفاهیم از داده‌ها تقلید کنند. مدل‌های زبانی بزرگ اغلب ممکن است به درستی ارتباطات انسانی را تقلید کنند، اما بدون توانایی درونی کردن و با توجه به اندازه عظیم مدل هیچ تضمینی وجود ندارد که انتخاب‌های آن مدل‌ها ایمن یا اخلاقی باشد. بنابراین، نمی‌توان به طور قابل اعتماد پیش بینی کرد که یک مدل زبانی بزرگ هنگام تصمیم گیری‌های پرمخاطره چه خواهد کرد.

یک بازیگر خطرناک

مئل‌های زبانی بزرگ قادر هستند آن دسته از وظایف نظامی را انجام دهند که نیازمند پردازش مقادیر زیادی از داده‌ها در بازه‌های زمانی بسیار کوتاه می‌باشند بدان معنا که نظامیان ممکن است بخواهند از آن مدل‌ها به منظور تقویت تصمیم گیری یا ساده سازی عملکرد‌های بوروکراتیک استفاده کنند. برای مثال، مدل‌های زبانی بزرگ برای برنامه ریزی نظامی، فرماندهی و اطلاعات کاربرد خوبی دارند. آن مدل‌ها می‌توانند بسیاری از برنامه ریزی‌های سناریو، مانور‌های جنگی، بودجه بندی و آموزش را اتوماتیزه یا خودکار کنند. آن مدل‌ها هم چنین قادر هستند برای ترکیب اطلاعات، تقویت پیش بینی تهدید و ایجاد توصیه‌های هدف استفاده شوند.

مدل‌های زبانی بزرگ در طول جنگ یا بحران می‌توانند از راهنمایی‌های موجود برای ارائه دستورات استفاده کنند حتی زمانی که ارتباط محدود یا حداقلی بین واحد‌ها و فرماندهان آن‌ها وجود دارد. شاید مهم‌تر از برای عملیات روزانه ارتش آن باشد که مدل‌های زبانی بزرگ ممکن است بتوانند وظایف نظامی سخت گیرانه مانند سفر، تدارکات و ارزیابی عملکرد را خودکار کنند. با این وجود، حتی برای انجام این وظایف نیز موفقیت مدل‌های زبانی بزرگ را نمی‌توان تضمین کرد.

رفتار آن مدل‌ها به ویژه در نمونه‌های نادر و غیرقابل پیش بینی می‌تواند نامنظم باشد و از آنجایی که هیچ دو مدل زبانی بزرگی در آموزش یا تنظیم دقیق خود دقیقا مشابه نیستند به طور منحصر بفردی تحت تاثیر ورودی‌های کاربر قرار می‌گیرند. برای مثال، در یکی از بررسی‌ها درباره مانور‌های جنگی و سناریو سازی یکی از مدل‌های زبانی بزرگ مورد آزمایش قرار گرفته توسط من و تیم پژوهشی ام سعی کرده بود با گشودن آتش بر روی رزمندگان دشمن و گرم کردن فضای جنگ سرد از تلفات یا برخورد دوستانه جلوگیری کند با این استدلال که استفاده از خشونت پیشگیرانه به احتمال زیاد از پیامد بد بحران جلوگیری می‌کند. مشکل در اینجا بود که مدل زبانی بزرگ تصمیمات خود را به گونه‌ای اتخاذ کرد که پیچیدگی تصمیم گیری انسانی را بیان نمی‌کرد.

گفتگو‌های ایجاد شده توسط مدل زبانی بزرگ بین بازیکنان اختلاف کمی داشت و شامل بیانیه‌های کوتاه واقعیت بود. این بسیار دور از استدلال‌های عمیق بود که اغلب بخشی از مانور‌های جنگی انسانی را شامل می‌شود.

تیم پژوهشی ما در پروژه تحقیقاتی متفاوتی نحوه رفتار مدل‌های زبانی بزرگ در مدل‌های جنگی شبیه سازی شده را مطالعه کرد. ما متوجه شدیم که مدل‌های زبانی بزرگ براساس نسخه خود، داده‌هایی که در آن آموزش دیده اند و انتخاب‌هایی که طراحان آن مدل‌ها در هنگام تنظیم دقیق ترجیحات خود انجام داده اند متفاوت رفتار می‌کنند. علیرغم این تفاوت‌ها ما متوجه شدیم که همه مدل‌های زبانی بزرگ تشدید وضعیت را انتخاب کردند و مسابقات تسلیحاتی، درگیری و حتی استفاده از سلاح‌های هسته‌ای را ترجیح داده اند. حتی زمانی که یک مدل زبانی بزرگ که به خوبی تنظیم نشده بود را مورد آزمایش قرار دادیم منجر به اقدامات آشفته و استفاده از سلاح‌های هسته‌ای شد. استدلال مدل زبانی بزرگ این بود:"بسیاری از کشور‌ها دارای سلاح هسته‌ای هستند برخی فکر می‌کنند که باید آن تسلیحات را امحا کرد برخی دیگر دوست دارند آن تسلیحات را حفظ کنند. ما آن سلاح را داریم پس از آن استفاده می‌کنیم"!

سوء تفاهم‌های خطرناک

علیرغم  تمایل نظامیان به استفاده از مدل‌های زبانی بزرگ و سایر ابزار‌های تصمیم گیری مبتنی بر هوش مصنوعی محدودیت‌ها و خطرات واقعی در این باره وجود دارد. ارتش‌هایی که برای تصمیم گیری به این فناوری‌ها متکی هستند نیاز به درک بهتری از نحوه عملکرد مدل زبانی بزرگ و اهمیت تفاوت در طراحی و اجرای آن مدل‌ها دارند. این امر مستلزم آموزش قابل توجه کاربر و توانایی ارزیابی منطق‌ها و داده‌های اساسی است که باعث می‌شود یک مدل زبانی بزرگ کار کند.

نظامیان باید بدانند که اساسا رفتار یک مدل زبانی بزرگ هرگز نمی‌تواند کاملا تضمین شود به ویژه زمانی که انتخاب‌های نادر و دشواری درباره تشدید تنش و جنگ انجام می‌دهند. این واقعیت بدان معنا نیست که ارتش نمی‌تواند از مدل زبانی بزرگ استفاده کند. برای مثال، مدل‌های زبانی بزرگ را می‌توان برای ساده سازی فرآیند‌های داخلی مانند نوشتن خلاصه‌های کوتاه و گزارش‌ها مورد استفاده قرار داد. هم چنین، می‌توان از مدل‌های زبانی بزرگ در کنار فرآیند‌های انسانی از جمله مانور‌های جنگی یا ارزیابی‌های هدف گیری به‌عنوان راه‌هایی برای کشف سناریو‌ها و دوره‌های عمل جایگزین استفاده کرد بدون آن که تصمیم گیری برای کاربرد یا عدم کاربرد خشونت را به آن مدل واگذار کنیم.

دیگر خبرها

  • چرا ارتش‌ها نمی‌توانند به هوش مصنوعی اعتماد کند؟
  • چرا ارتش‌ها نمی‌تواند به هوش مصنوعی اعتماد کند؟
  • تشکیل پرونده قضایی برای ضاربان آمر به معروف در کاشمر
  • طلوع خورشید اسلام، روح نشاط و امید در کالبد زن دمید
  • پرونده قضایی برای ضاربان یک آمر به معروف در کاشمر تشکیل شد
  • اسلام بزرگترین حامی حقوق زن است
  • دین اسلام بزرگترین حامی حقوق زن است
  • کتاب «تعالیم اسلام» به قلم علامه طباطبایی به چاپ یازدهم رسید
  • دنیا در برابر عملیات وعده صادق کم آورد
  • دلایل «پاریس» برای انتخاب اسلام + فیلم